بعد از فتح فاو در عملیات والفجر۸، حزب بعث شدیدا احساس شکست می کرد و خواستار آن بود تا حاکمان کاخ سفید کمک های بیشتری را برای جلوگیری از پیروزی های بعدی رزمندگان جمهوری اسلامی ایران داشته باشند و بر همین اساس هواپیماهای جاسوسی ساخت آمریکا(آواکس) با تعداد و وسعت بیشتری وارد منطقه شدند و به صورت مستقیم اطلاعات جبهه های ایران را به اتاق جنگ صدام حسین می فرستادند و همین شد تا عملیات کربلای ۴، با قلع و قمع حزب بعث و گلوله های آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و.. لو رفته، ۱۷۵ رزمنده و غواص غیور ایرانی به مسلخ برده شوند. عدنان خیرالله وزیر دفاع وقت دولت بعثی که اتفاقا در اسراییل نیز آموزش های نظامی خود را دیده بود یک هفته پس از عملیات کربلای ۴ درخصوص این عملیات گفت: «ما بخاطر این اطلاعات از آمریکایی ها تشکر می کنیم»
حال به خاطر این موضوع چه کسی باید مورد حمله و هجمه قرار گیرد؟ فرماندهان جوان دوران دفاع مقدس یا دلارسعودی و گلوله های آمریکایی و فرانسوی؟
اما شهدا بازهم سراغی از ما غریبه ها و جامانده ها بگیرید. باز هم سری به شهر و خیابان وکوچه هایمان بزنید که اگر باشید خدا بیشتر تحویلمان می گیرد.
چه زیبا عباسعلی سپاهییونسی شاعر جوان و مجاور حرم رضوی برای این «۱۷۵ مروارید» سروده است:
جای ماهی کجاست؟ در دریا
پس چرا زیر خاکها بودند؟
ماهی و خاک؟! قصۀ تلخی است
کاش در آبها رها بودند
دست بسته به شهر آوردند
صد و هفتاد و پنج ماهی را
ماهی و دست بسته زیر خاک؟
من نمیفهمم این سیاهی را
این سیاهی که یک نفر با خاک
بکشد ساکنان دریا را
ماهی و دست بسته زیر خاک؟
حل کند یک نفر معما را
بیست و نه سال منتظر بودیم
پیرمان کرد داغ ماهیها
خانه روشن شد از رسیدنشان
تا که طی شد فراق ماهیها